در مورد تعداد شهدای مسجد گوهرشاد آمار متنقاضی وجود دارد، ولی با بررسی منابع و اسناد تاریخی می توان به دو منبع مهم یعنی گزارشاتی که مقامات داده اند و روایات شاهدان ماجرا و یا افرادی که اطلاعات خود را با واسطه از کسی شنیده اند، اعتماد و اتکا نمود، به نحوی که غلامرضا آذری خاکستر می نویسد؛ بر اساس گزارشات رسمی و مکتوب، سرهنگ بیات، رییس نظمیه مشهد، تعداد کشته شدگان روز جمعه را 14 نفر و در جائی دیگر 11 نفر بیان کرده است که 8 نفر در مریض خانه فوت کرده اند. محمد رفیع نوائی، عده مقتولین را 70 نفر آورده است و ایرج مطبوعاتی تعداد کشته شدگان در جریان قیام را 20 تا 22 نفر ذکر کرده است.
درباره تلفات اگرچه گفته های ناظران و کسانی که دست اندکار ماجرا بوده اند، مختلف است و اعداد با یکدیگر یکسان نمی باشند، تعداد 1670 کشته هم در خاطرات شوشتری بازرس آستان قدس رضوی و خفیه نویس آمده است که به دلیل اینکه این خاطرات بعد از 12 سال بعد از واقعه منتشر شده و شوشتری آن را از زبان دیگران نقل می کند چندان قابل اعتماد نیست وهمچنین احمد بهار 1750 نفر (روزنامه بهار 7 خرداد 1321) و علیرضا بایگان در خاطراتش این تعداد را 1670 نفر تائید می کند.
شاهدان
علی محمد نجات، طلبه مدرسه دو در، که در جریان قیام دستگیر و به سمنان تبعید شد، از شاهدان ماجرا بوده است واو تعداد 28 نفر کشته را ذکر نموده است، ضمن اینکه در جائی دیگر این آمار از قول وی چنین آمده، استعداد کشته ها در روز اول، حدود هفتاد تا هشتاد نفر است... میان آن مسجد خیلی مشکل بود راه رفتن (که کشته نباشد) صحن مسجد پر از کشته بود، خیلی به زحمت رد می شدیم که پا روی کشته یا مجروح نگذاریم... وقتی که من از دالان شبستان رَد می شدم تا دو متری همه مغز و کله های مردم که داغان شده بود و به در و دیوار چسبیده بود از نزدیک قابل مشاهده بود، و از همین رو یکی از رانندگان حمل جنازه ها، 1670 نفر کشته را اعلام کرده است.
بهلول از راویان و رهبران قیام، آماری از کشته شدگان را ارائه داده است به نحوی که می گوید؛ بعد از نماز ظهر (جمعه) اول کاری که بنده انجام دادم، دفن مرده ها و رسیدگی به زخمی ها بود. وی تعداد کشته های حمله اول نظامیان در روز جمعه را 22 کشته ذکر کرده 14 نفر از کشته ها طرفدار بنده و 8 نفر نظامی بودند. نظر آقای نواب احتشام رضوی که از دیگر کوشندگان قیام مسجد گوهرشاد است، پیرامون تعداد کشته شدگان مهم می باشد، هر چند وی و بهلول در یک مسیر هدایت قیام را برعهده داشته اند، ولی آمار که هر یک از این دو نفر ارائه نموده اند، متفاوت است نواب تعداد کشته و زخمی شدگان روز اول را 60 نفر ذکر نموده که متفاوت با آماری است که بهلول بیان کرده است. خاطرات نواب احتشام در هفته نامه پرچم در سال 1325 چاپ شده، یعنی 11 سال پس از واقعه گوهرشاد در حالی که خاطرات بهلول بعد از انقلاب به فاصله زمانی نیم قرن بعد از ماجرا منتشر شده است.
در این میان نظر آقای قصابان از کسبه مشهد پیرامون کشته شدگان قیام گوهرشاد، بخصوص وضعیت آن زمان قابل تامل است، وی بازگو می نماید؛ یکی از آن هایی که کشته شده بود رفیق خودم حسین نمکی، نام داشت از این تیپ ها خیلی کشته شدند. البته دقیقش را نمی دانم اما خوب مطمئن هستم آمارش زیاد است ولی کسی جرات نداشت بپرسد چند نفر کشته شده اند.
در ارتباط با آمار کشته شدگان قیام مسجد گوهرشاد، اعداد و ارقام متفاوتی نوشته شده است. در کتاب واقعه گوهرشاد به روایت دیگر که آن هم ارجاع داده است به کتاب حدیقه الرضویه چنین نقلی آمده است: «آنچه مسافرین ما دیده و از مقابل اتاقشان که مشرف به خیابان تهران بوده، برده اند یک کامیون مقتول، یک کامیون مجروح و چهار کامیون اسرا بودند. اما افواه تا هزار نفر مقتول و مجروح می گفتند و شماره هزار نفر متواتر بود، ولی آنچه نگارنده بعدها از منبع موثقی شنیدم، تحقیقاً عده مقتولین و مجروحین بالغ بر 85 تن بوده است».
با توجه به روایات بر جای مانده، پس از این واقعه خدام حرم مطهر، در پی نظافت صحن برآمدند به طوری که گاهی مجبور به تراشیدن مقدار زیادی از ستون ها برای از بین بردن آثار خون و گلوله بودند و بنا بر نقل قول ها، اکثر شهدای این واقعه در منطقه گل خطمی و گودال خشتمال ها و یا در زیر باغ خونی و مقابل اراضی معجونی و عسکریه به خاک سپرده شدند.
منابع:
1- قاسم پور، داود. قیام مسجد گوهرشاد به روایت اسناد. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1386.
2- واحد، سینا. قیام گوهرشاد، تهران: وزارت ارشاد اسلامی، 1361.
3- کوهستانی نژاد، مسعود. واقعه خراسان، تهران: حوزه هنر، 1375.
4- بهلول، شیخ محمدتقی. خاطرات سیاسی بهلول، قم: اسوه، 1380.
* آذری خاکستر، غلامرضا. یادی از حماسه سازان و شهدای گمنام قیام مسجد گوهرشاد، تاریخ پژوهی، مشهد: دانشکده ادبیات و علوم انسانی، شماره 45-44.
* چمنی، شیرین. نگاهی به حادثه مسجد گوهرشاد، تاریخ پژوهی، مشهد: دانشکده ادبیات علوم انسانی، شماره 50.
نظر شما